از لحظه ای که مرا به دنیا آوردند، پیوسته گفتند: دوست بدار  


امروز که دیوانه وار دوست دارم می گویند: فراموش کن...


نام تو درسینه ام جایگاهی است نامت را حک کردم


هر روز تو را می بوسم و می بویم و عاشقانه چشمهایت را نگاه می کنم


دنیایی ساخته ام، خانه ای بر بلندای محبت رشته های مهر پیچکهایش


گلدان هایی پر از گلهای سرخ


 
و تو  تنها معبود خانه کوچک من


خانه ای که به وسعت سر سبزی کوهساران است


 
و من در کنار چشمه ساران محبت


دستانت را می فشارم

من هنوز فردای امید را با چشمانی مشتاق مینگرم

نظرات 5 + ارسال نظر
فرید شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:54 ب.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام .. بازم زیبا بود
سر بلند باشید

آزیتا دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:31 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام یاس همربونم
مثل همیشه زیبا بود
منم به روزم خوشحال میشم بیایی

رضا...............یاور همیشه مومن دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:03 ب.ظ http://reza169.blogsky.com


سلام یار مهربان
خوبی؟
نماز و روزه ات قبول حق
وبلاک من بار دیگه آپدیت شده و بی صبرانه منتظر حضور سبز شماست خوشحال میشم یه سری بزنی
همیشه شاد زی

نوشین سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:15 ق.ظ http://aftabgardan.blogfa.com

خسته ام از حرفای عاشقونه حتی!
اصلا از همه چیز خسته ام...

محمد جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.mahe-mehraboonam.blogfa.com

سلام یاس مهربون
امیدوارم حالت خوب باشه
به نظرم آهنگ قبلی که تو وبلاگت بود خوشگل تر و با احساس تر بود....
حالا بازم نظر خودت شرطه
مطالبت هم قشنگه ولی دیر به دیر آپدیت می کنی
نم دار باشی
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد